رنسانس سیاسی و اجتماعی ایران

تبلور قرارداد اجتماعی نوین در آینده‌ی ایران

آزاد و برابر - راهی به سوی عدالت- دانیل چندلر

این مقاله در گاردین توسط استوارت جفریز  منتشر شده است.

اگر اعضای دولت سایه به دنبال راهی برای تمایز دولت آینده خود از افراد بی‌ارزشی هستند که در طول ۱۳ سال گذشته کشور (انگلیس) را اداره کرده‌اند، بهتر است این کتاب را بخوانند. “آزاد و برابر” یک فراخوانی جالب از سوی یک فیلسوف و اقتصاددان دانشگاه اقتصاد و علوم سیاسی لندن (LSE) برای یک “لیبرالیسم برابر محور” بر اساس ایده‌های جان رالز است. رالز استاد دانشگاه هاروارد در 50 سال پیش یک کتاب نوشت که او را به عنوان یک متفکر سیاسی در حد و اندازه افلاتون، هابز و میل معروف کرد، اما تا جایی که می‌توانم بفهمم، تأثیری نا چیز در دنیای واقعی داشت. شاید الان وقتش رسیده باشد که آن دوباره بررسی کنیم.

رالز در کتاب «نظریه عدالت» از ماسؤال کرد که چگونه یک جامعه عدالت محور را میتوانیم متصور شویم.  رالز پرسش خود را با این فرض آغاز میکند که اگر ما که همه آنچه را که او «پرده جهل» -دانش , استعدادها، درآمد و ثروت و همچنین ارزش‌های اصلی‌مان- می‌خواند را به‌طور موقت پاک کنیم ما دریک «موقعیت اولیه » قرار گرفته ایم, سپس سؤال او از ما این است که ما به کدام اصول عدالت پایبند هستیم؟ چه نوع قرارداد اجتماعیی برای داشتن یک جامعه خوب برای زندگی نیاز داریم؟ رالز استدلال کرد که ما مجموعه ای از آزادی های اساسی لازم برای شکوفایی را انتخاب می کنیم، از جمله آزادی بیان (اکسپرسیون ) و وجدان، و انتخاب آزادانه شغل.

علاوه بر اینها، ما همچنین برخی از اصول انصاف را می خواهیم. و بنابراین «اصل تفاوت» رالز ادعا می‌کند که هر نابرابری در جامعه تنها در حدی قابل توجیه است که فایده ایی برای محروم ترین ها  داشته باشد.  به عنوان مثال، اگر بتوان نشان داد که پاداش۲.۴ میلیون پوندی که در سال 2021 به رؤسای آب شرکت تمز پرداخت شد، موجب بهبود شرایط مشتریان محروم آن شده است – پاداش های مدیریتی به گونه‌ای که بتوانند قیمت‌ها را کاهش داده و استانداردها را بهبود بخشند – قابل توجیه خواهد بود. اما واقعیت این است که این پاداش ها به مدیران پرداخت شد علیرغم افزایش قیمت‌ها و میلیون‌ها لیتر نشتی آب از لوله‌ها که نشان می‌دهد این پاداش ها بر اساس نظریه رالز قابل توجیه نیست.

بینش‌های حاصل از بررسی “موقعیت اولیه” رالز آنقدر تاثیرگذار خواهند بود که  جوامع  در هم شکسته را به هم پیوند دهد. این همان چیزی است که چندلر استدلال می کند ما اکنون به آن نیاز داریم. چندلر بر این باور است که تاثیر گذاری تفکر رالز نه تنها به نهادینه کردن برابری در جوامع منجر خواهد شد بلکه راه حلی است برای پر کردن خلاء اخلاقی در سیاست‌ که «فضایی را برای ظهور پوپولیسم ضد آزادی و ضد دمکراتیک ایجاد کرده است» .


قسمت اول کتاب او توضیحی خوب از ایده‌های رالز و پاسخ‌های انتقادی به آن‌ها است که برای اکثر دانشجویان فلسفه آشنا خواهد بود. اما قسمت دوم، جایی است که چندلر ایده‌های رالز را وارد  موقعیت فعلی جامعه می‌کند و اینجا است که اتفاقات جالبی می‌افتد. او برنامه ۲۰۱۹ جرمی کوربین را به عنوان یک لیست آرزوها و نه یک برنامه منسجم مورد انتقاد قرار می‌دهد، اما ایده‌های چندلر نیز یک لیست آرزوها هستند، اما بر اساس دیدگاه رالز از عدالت به عنوان “انصاف” که به ادامه اقتصاد بازار و سرمایه‌داری متعهد هستند تا آنچه که کوربین قبول کند.
این لیست آرزوهای چندلر  شامل درآمد پایه یکپارچه کافی برای از بین بردن فقر (که حدود ۲۵% از تولید ناخالص داخلی را می‌طلبد) که به همه بدون توجه به ثروت یا هر درآمد دیگری و یا اینکه آیا آنها شاغل هستند یا  خیر اعطا می‌شود؛ آموزش عالی که توسط ترکیبی از شهریه رایگان و وام‌های وابسته به درآمد تأمین می‌شود، و انتقال ثروت به هر شهروند هنگام رسیدن به سن بلوغ بعد از دبیرستان  (یک اصلاح تاریخی توسط توماس پین و توماس  پیکتی، تأیید شده است و چیزی شبیه به صندوق اعتماد کودک گوردن براون است).

من پیشنهادهای چندلر را الهام بخش یافتم، به ویژه درخواست او برای لغو مدارس خصوصی. اما مطمئناً این معیار با آزادی افراد در خرج کردن پول خود آنطور که می‌خواهند در تضاد است؟  به گفته چندلر آزادی های اساسی دیدگاه  رالز شرایط ضروری برای عدالت هستند و به سیاست ایجاد “فرصت مساوی” اولویت دارند. اما چندلر می‌گوید: ” آزادی برای خرج کردن مقادیر زیادی پول برای آموزش خصوصی، یا انتقال مقادیر نامحدود ثروت از طریق هدایا و وراثت، به اندازه آزادی های اساسی اهمیت ندارد .” 

برنامه اصلاحات چندلر در این ایده است که سیاست های جاری توزیع درآمد و ثروت موجود قابل قبول نیست. اما این همراه با قیمتی بسیار بالاست. او تخمین می‌زند که برای تامین نیازهای جاری مالیاتی در حدود ۴۵ تا ۵۰ % لازم است (در حال حاضر درآمد مالیاتی انگلستان حدود ۳۳% است). او با بیانی شجاعانه می‌گوید: ” حمایت از مالیات‌های بالاتر یک پروژه سیاسی بلندمدت است.” کسانی که برای افزایش شدید مالیات رأی می‌دهند، کیستند ؟  آنها حزب محافظه‌کار “دیوار قرمز” نیستند که حزب کارگر باید آن‌ها را برای پیش برد این هدف جذب کند.

در هر صورت، همانطور که از نابغه‌های اقتصادی مانند کواسی کوارتنگ و لیز تراس می‌دانیم، مالیات‌های کم رشد اقتصادی را آهسته می‌کنند و مالیات‌های بالا آن را از بین می‌برند. چندلر می‌گوید که چنین نیست: بلژیک، دانمارک و فنلاند از دهه ۱۹۶۰ رشد اقتصادی بلندمدتی مشابهی با ایالات متحده را تجربه کرده‌اند، علی‌رغم داشتن نرخ کلی مالیات ۱۰ تا ۱۵ درصد بالاتر. احتمالاً، رای دهندگان انگلیسی برای خلق چیزی که حداقل در سال  ۱۹۷۹  دور از دسترس به نظر می رسید -سالی که مارگارت تاچر برای اجرای یک پلتفرم ضددولتی مبتنی بر ایدئولوژی بازار آزاد انتخاب شد-به جای چیزی که جان رالز آن را عادلانه یا منصفانه تشخیص می داد، بیشتر هزینه دادند.

اگر واقعاً در ایجاد جامعه ای آزاد و برابر جدی هستیم، حداقل برخی از ایده هایی که چندلر پیشنهاد می کند ضروری است. اینکه آیا دولت بعدی کارگر توانایی لازم برای اجرای آنها را دارد یا خیر، موضوع دیگری است.

آزاد و برابر: یک جامعه عادلانه چگونه خواهد بود؟ نویسنده دانیل چندلر